زمانی که بحث از آسیب شناسی بازار قراضه می شود یکی از مواردی که طی سالیان گذشته همواره و همگان از آن صحبت به میان آورده اند، عدم تعادل مابین عرضه و تقاضای کل قراضه در سطح کشور است. این موضوع نه تنها صحیح است بلکه علت العلل بسیاری از آسیب های دیگر در بازار قراضه نیز هست.
بنابراین جهت بررسی بیشتر ناگزیریم تا آسیب های بازار را به دو دسته آسیب های مزمن یا ساختاری و دسته دیگر آسیب های رفتاری که ناشی از مناسبات و رویکردهای بازار و فضای کلی تر کسب و کار در جامعه است تقسیم کنیم. از آن جا که حل آسیب های ساختاری زمان بر خواهد بود به همین سبب این تقسیم بندی را کرده ایم چرا که برای آسیب های دسته دوم راه حل کوتاه مدت وجود دارد.
بر اساس روابط عرضه و تقاضا، زمانی که سطح عرضه کل کالایی نظیر قراضه پایین تر از سطح تقاضای کل قرار داشته باشد، همواره قیمت های این کالا میل به افزایش خواهد داشت. این قیمت به صورت یک متغیر وابسته از قیمت شمش پیروی می کند و بین قیمت این دو کالا چسبندگی وجود دارد. این موضوع همیشه به عنوان یک معضل در کل صنعت فولاد وجود داشته و خواهد داشت و تا زمانی که دولت زمینه های مناسب قانونی و زیرساختی را برای واردات قراضه فراهم نکند و یا در حالتی خوش بینانه با افزایش و بهبود در شاخص های اقتصادی و بروز شرائط رونق در فضای کسب و کار و افزایش سطح رفاه جامعه ورودی قراضه به چرخه بازیافت افزایش یابد، این آسیب حل نشده باقی خواهد ماند.
اما دسته دوم آسیب های بازار قراضه به رفتارها و مناسبات و رویکردهای کلی حاکم بر اقتصاد بازار مربوط می شود. در این جا به دو مورد عمده اشاره می کنیم. یکی از این موارد که متاسفانه طی پنج سال گذشته گریبان کل بازار و به طور خاص بازار قراضه را گرفته است، مبحث مالیات بر ارزش افزوده بوده است. با کمال تاسف علی رغم بارها هشدار به مسئولین و مدیران ذیربط در صنعت، طی این مدت شاهد ورود افرادی به بازار قراضه با ثبت شرکت های جعلی و با هدف سودجویی های هنگفت و مقطعی بوده ایم. عملکرد این دسته افراد باعث بر هم زدن سامان بازار و بروز فسادی افسار گسیخته در بازار شد. این افراد با تزریق بخشی از سهم ارزش افزوده به بازار زیر مجموعه باعث از هم گسیختگی در زنجیره تامین و کمک به افزایش قیمت های بی رویه قراضه بدلیل حاشیه امن ناشی از دریافت مبلغ ارزش افزوده و رقابت های ناسالم و نابرابر شدند و البته مشکلات بسیار زیادی را هم برای فعالان واقعی و شریف بازار قراضه بوجود آوردند و هم برای فولادسازان و در پاره ای موارد هم تعدادی از آنان نیز در دامی که خود تنیده بودند گرفتار شده و به تله قانونی افتادند و با کمال تاسف سرمایه برخی از فعالان و تامین کنندگان را نیز با خود به نابودی کشاندند و می کشانند. آسیب دیگر بازار قراضه که آنهم در جای خودش آسیبی بسیار جدی و خسارت بار است، به شیوه سنتی و قدیمی و متداول نحوه خرید و فروش قراضه بر می گردد و آن هم فروش نسیه توسط تامین کنندگان قراضه به کارخانه های تولیدی است.
غالباً در مواقع بروز رکود و کاهش قیمت های محصولات فولادی تقریباً کل سرمایه در گردش تامین کنندگان قراضه به صورت مطالبات انباشته نزد کارخانجات تولیدی بلوکه می شود و جالب توجه اینکه به صورت یک عادت ساده سازی شده رسانه ای، فریاد واویلای کارخانجات بلند میشود که سرمایه شان به صورت محصول در انبارها دپو شده! در حالیکه عمدتا این سرمایه متعلق به تامین کنندگان قراضه بوده و کمترین آسیب متوجه کارخانه هاست. از آن جا که خسارت های ناشی از آسیب های بازار قراضه، نه تنها به خود صنف بازیافت بلکه به صنعت فولاد خواهد خورد و در نگاهی عمیق تر اثر واقعی اما پنهان این خسارات تک تک افراد جامعه را نیز در بر مي گيرد، لذا با توجه به امکان پذیر بودن حل آسیب های دسته دوم بازار قراضه، از دولت می خواهیم تا با عزمی جدی نسبت به اصلاح قانون مالیات بر ارزش افزوده به طور کل و به طور خاص برای صنعت بازیافت فلزات بخشی از این خسارات را از میان بردارد و از سوی دیگر عزم و اراده و همت فعالان بازار تامین کنندگان را می طلبد تا با پیگیری تاسیس انجمن صنفی فراگیر، ضمن ساختار بخشی به جامعه تامین کنندگان قراضه کشور بتوان از این رهگذر به استیفای حقوق فعالان بازار از طریق مجاری قانونی و رسمی پرداخت.